سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  ۩ طلبه ی جوان ۩ - ۩ تاظهور ۩
از فضل دانشت آن است که دانشت را کم انگاری. [امام علی علیه السلام]
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

کل بازدیدها
172305
بازدیدهای امروز
20
بازدیدهای دیروز
21
درباره خودم
۩ طلبه ی جوان ۩ - ۩ تاظهور ۩
۩ طلبه ی جوان ۩
یک طلبه،که طلبه بودنش رو خیلی دوست داره و بهش افتخار می کنه.امام زمانش رو هم دوست داره گر چه تا حالا نتونسته از خودش راضی نگرش داره...اما سعی می کنه، البته با دعای خیر شما. شعارم در زندگی اینه «خواستن توانستن است.» التماس دعا.
لوگوی وبلاگ
۩ طلبه ی جوان ۩ - ۩ تاظهور ۩
آرشیو مطالب
حرف دل
شبهات
تازه ها
خاطره
اخبار
دانلود
داستان
شعرهای خادمة المهدی
حدیث
پاییز 1385
پیوندهای روزانه

در گذشت آیت الله یثربی! [108]
۞ متن کامل قرآن مجید [266]
خبر گزاری رسا نیوز [197]
۩ باحاج آقـــا ۩ [165]
[آرشیو(4)]

لحظه ی ارتباط با خدا
لینک دوستان

ضد وهابیت
از نـــور
سـایت پـیامبــر اعــظـم (ص)
سایـت صلوات(ختم صلوات)
بانک عکس دفاع مقـدس
مسجد مقدس جمکران
جهان اندیشه خداست
سایت احـمدی نـژاد
تخریبچی دوران
لینک باکس نور
طلبه امروزی
بیقرارظهور
ایــران 22
گل دختر
کشکول
لاهـــوت
تاریخ قرآن
علوم قرآنی
سایت سلـدوز
زیارت عشق
کشکول جــــوانی
فاطمه یاس علـــی
در محضر قرآن و عترت
دین اسلام و سوالات جدید
دلتنگی های یک طلبه
جهنم مطلوب
طلبه علوم دینی
آرامش در قــرآن

لوگوی دوستان





جستجو در وبلاگ
 :جستجو
وقت طلاست قدر آن را بدان
نوای وبلاگ
اشتراک در خبرنامه
 
va3ki2akonam آیدی من
تا ظهور
1majnon.parsiblog.com

نویسنده مطالب :   ۩ طلبه ی جوان ۩  

عنوان متن ۩ دلالت ستارگان بر... پنج شنبه 85 مهر 13  ساعت 3:17 عصر

دلالت کواکب بر وجود حضرت مهدی(عج)

(فلا اقسم بالخنس الجوار الکنس) سوگند به ستارگانى که باز مى‏گردند حرکت مى‏کنند و از دیده‏ها پنهان مى‏شوند.»
این ستارگان آیاازثوابت هستند یااز سیارات یاازکهکشانهاى دور یا از دنباله‏دارها ویا...؟ این‏ها همه پرسشهاى پیچیده فراوانى است که هرکدام‏احتمال مى‏روند، و اگر نبود تفسیر و تاءویل اهل بیت(ع)، امکان‏دست‏یابى به تفسیر آنها جدا مشکل بود اگر نگوئیم محال است.
امیرالمؤمنین(ع) با توجه به ویژگیهاى(یادشده) که خداوند به‏آنها سوگند یاد کرده است مى‏فرماید: این ستارگان عبارتند از:زحل،مشترى،مریخ،زهره و عطارد.
منظور على(ع) سیارات پنجگانه و متداول آن عصر بوده و منافاتى‏ندارد که امروزه ما سیاره‏هاى اورانوس، نپتون و پلوتون را برآن‏بیفزائیم چنان که این امکان نیز وجود دارد که در آینده سیاره‏یا سیاراتى کشف و بر آن‏ها اضافه گردند.
علامه طباطبائى(ره) در میان تفسیرهایى که بر این آیات بیان شده‏است، این تفسیر را انتخاب کرده که مراد از صفات یادشده عبارت‏است از «استقامت‏»، «رجعت‏» و «اقامت‏» سیارات یاد شده‏زمانى حرکت متشابه دارند(استقامت) آنگاه برمى‏گردند و عقب‏مى‏روند(رجعت) آنگاه توقف مى‏کنند و سرانجام به حرکت متشابه خودادامه مسیر مى‏دهند .

ادامه مطلب...

 حدیث نظر بده دعات کنم  ( )

نویسنده مطالب :   ۩ طلبه ی جوان ۩  

عنوان متن ۩ شناسنامه ی امام زمان! چهارشنبه 85 مهر 12  ساعت 10:0 عصر

شناسنامه ی امام زمان(عج)

نام مبارک ایشان: «م;ح;م;د» ، پدر ایشان امام حسن عسکری (علیه السلام) و نام مادرشان - به اخـــتلاف روایـــــــــــات-«نرجس; ریحانه; سوسن; صیقل; حکیمه; مریم‏» مى‏باشد.
تولد با سعادت آن حضرت در شب جمعه نیمه‏شعبان سال 255ه.ق واقع شده است. این تاریخ نود هزار و دویست وسى و یک روز(90231) از مبدا هجرت گذشته را نشان مى‏دهد وبرابر است‏با روز پنجشنبه دهم مرداد سال 248(10/5/248) شمسى‏که به اتفاق در شهر سامره واقع گردیده است.
کنیه آن حضرت، ابوالقاسم و القاب ایشان: «مهدى، حجه‏الله،بقیه‏الله، صاحب‏الزمان، خلف صالح،منتظر،قائم، خاتم و...»است.

سید بن طاوس از ابوجعفر قمى نقل کرده است: در شهر قم‏اخترشناسى بود از قوم یهود که در اخترشناسى و حساب نجوم‏برجستگى و مهارت ویژه داشت، روزى «احمد بن اسحاق‏» او راحاضر کرد و گفت: در فلان وقت نوزادى به دنیا آمده است، طالع اورا بگیر و میلادش را محاسبه کن، اخترشناس یاد شده طالع مولودرا گرفت و درباره محاسبات نجومى [که از آنها احکام نجوم رااستخراج و استنباط مى‏کنند] و نظر به عمل آورد، آنگاه رو به‏احمد بن اسحاق کرد و گفت: نمى‏بینم این فرزند از آن تو باشد،جز این نیست که این مولود یا پیامبر است‏یا وصى پیامبر، نجوم‏دلالت دارد این نوزاد مالک شرق و غرب گیتى مى‏شود، مالک خشکى ودریا کوه، صحرا و بیابان، حتى روى زمین هیچ‏کس باقى نمى‏ماند جزاین که به دین او مى‏گرود و به ولایت او معتقد مى‏گردد.


همه به امید روزی هستیم که مولا بیاید و از وجود نورانی او استفاده کنیم و دعا کنیم از کسانی نباشیم که هنگام ظهور بگوییم تو مهدی نیستی! و مقابل او بایستیم!

«اللهم عجل لولیک الفرج»


 حدیث نظر بده دعات کنم  ( )

نویسنده مطالب :   ۩ طلبه ی جوان ۩  

عنوان متن ۩ خاطره ی فاطمه! یکشنبه 85 مهر 9  ساعت 4:0 عصر

هیچ وقت یادم نمی ره. اون روزای تلخ رو.هر روز پدر فاطمه زنگ می زد حوزه و تهدیدش می کرد، یا باید با پسر عموت (که آدم بی بند و بار ی بود) ازدواج کنی،یا باید حوزه رو ول کنی.
بیچاره فاطمه،اون که تمام عشقش حوزه بود...حالا سه ترم خونده و باید برمی گشت...
نمی دونست باید چی کار کنه،به بن بست رسیده بود. خیلی شکست. افسرده و گوشه نشین شد. منم با دیدنش خیلی شکستم. بیت العباس هم همین طور...
بیت العباس رو میگم ،حجرمون. حجره ی شهیده سیده اعظم... حجره ی امام زمانی های قدیم...
6 نفر بودیم ، همشون امام زمانی ، همشون نماز شب خون و ... فاطمه از همه سر بود، هر چی که بقیه داشتن اون خودش تنها یه جا داشت... هر چی ازش بگم کم گفتم، عجیب بوی آقا رو می داد. خیلی مقید بود، حتی نسبت یه مستحبات... هر روز نماز استغاثه می خوند. بیت العباس هم با داشتن فاطمه برنامه ها برا خودش داشت(دور از چشم بقیه) نماز شب ، نماز استغاثه ، ادعیه روز و زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام... حتی رو سفره ی غذا یه بشقاب برا آقا می زاشتن. خیلی به فکرش بودن.
شب جمعه شد. 12 دی ماه 82. به بیت العباسی ها گفتم: میدونم ظهر نخوابیدیم و هممون خسته ایم ولی بیاین امشب که شب آقاست تا صبح بیدار بمونیم. که اگه آقا بیاد ما رو خواب نبینه.حداقل دلش خوش باشه سربازایی داره که به فکرش هستن.(خودمم نمی دونم بر چه اساس این حرف رو زدم ولی میدونم گفتنش بی حکمت نبود) هر کسی مشغول یه مناجاتی با آقا بود. اصلا یاد ندارم کسی از ما خوابش برده بود. اما نمی دونم توی این بین  چه طور زهراء آقا رو دید. شاید هم خوابش رو دیده بود.به هر حال ما ندیدیم. خیلی حالش خراب بود. می گفت:آقا رو دیدم،به خدا دیدمش،باهام حرف زد،گفت: به بیت العباسی ها بگو تا این هفته یه سری بهشون می زنم...زهراء اصرار می کرد این خبر بینمون بمونه.
اما نمی دونی این یه هفته چقدر بهمون سخت گذشت. حال یه منتظر رو داشتیم.حال اون کسی که اگه صدای در می اومد،هُری دلش می ریخت که نکنه آقامون باشه... اعمالمون رو خالص تر و بهتر از قبل کرده بودیم،هر کی به نحوی خودش رو آماده می کرد(یادمه یه شب موقع خواب،که فاطمه هم خواب بود،بهم گفتیم اگه یه دفعه خدای نکرده آقا فقط بخواد یکی مونو ببینه بر ا کی راضی می شیم؟همه با هم گفتیم :فاطــــمه)آره فاطمه از همه به آقا نزدیک تر بود.چند کرامت از آقا که به اون شده بود شنیده بودیم، نه از خودش از مسجد جمکران...
یک هفته تموم شد،اما آقا نیومد. دلمون شکست.از آقا ناراحت شدیم،زار می زدیم یا صاحب الزمان،یعنی وعده ی شما ...از اون قضیه تقریبا یک هفته گذشت،طبق معمول فاطمه تلفن داشت.لابد بازم باباش و تهدید...اما نمی دونم چرا این بار پشت گوشی غش کرد،(این قدر خودش رو زد و یا صاحب الزمان گفت که از حال رفت.) فاطمه رو بردن حجره و من زنگ زدم خونشون با خواهرش دعوا کردم ، چرا راحتش نمی زارین،چی از جونش می خواین و... خواهرش که گریه میکرد و به لکنت افتاده بود گفت: معلومه چی می گی، از جمکران زنگ زدن...

جسم بی جون فاطمه روی زمین سرد حجره افتاده بود.همه رو از حجره بیرون کردن.فقط به من گفتن برو پیشش چون از همه بهش نزدیک تری. اگه چیزی باشه به تو می گه. من بودم  و فاطمه،خیلی منتظر ایستادم که حالش برگرده،بهش گفتم  چی شده،ما که نامحرم نیستیم. با چه التماسی این حرفا رو زد...دیدی آقا بی معرفت نبود، دیدی ما بی معرفت بودیم،دیدی آقا به وعدش عمل کرد...
آخرش فهمیدیم که، شب یکشنبه 14 دیماه 82 ،مصادف با شب میلاد امام رضا(علیه السلام)،شب همون هفته ای که قرار بود بهمون سر  بزنه. آقا تو حالت مکاشفه به یکی از خادمین مسجد جمکران فرموده بود:دختری به اسم فاطمه(راستی اینم بگم اسم اصلیش پوران بود من اسمش رو گذاشتم فاطمه و جالب این بود که آقا هم به همین اسم خطابش کرده بود)توی حوزه ی فاطمیه... مشکل داره.ببینید مشکلش چیه؟آقا شماره تلفن خونشون رو داده بود به خادمش و اونا فکر کرده بودن شماره مال حوزه است ... خلاصه جریاناتی داشت که باعث شده بود چند روز با تاخیر فاطمه رو خبر کنن. قرار بود از مسجد جمکران بیان فاطمه رو ببینن و ... فاطمه رفت جمکران... چه اتفاقایی که براش نیافتاد... من از گفتنش معذورم.اینا رو اگه نمی دیدم هرگز باورم نمی شد.

فقط اینو میتونم بگم خوشا به حال فاطمه که آقاش رو دید و بدا به حال ما که از قافله جا موندیم...

نقل خاطره از:خادمةالمهدی


 خاطره نظر بده دعات کنم  ( )

نویسنده مطالب :   ۩ طلبه ی جوان ۩  

عنوان متن ۩ کد جاوای ربنا! جمعه 85 مهر 7  ساعت 10:0 عصر

کد فوق کد دعای ربنا است که بصورت فلش برای قرار دادن در وبلاگ ها طراحی شده است .شما نمونه ی اون رو در گوشه ی همین وبلاگ میبینید. در صورتی که مایل هستید می توانید از این لوگو در وبلاگ خود استفاده کنید و وبلاگ خود را رمضانی کنید.
برای پیوستن به این حرکت جمعی وبلاگ نویسان ، کافیست کد زیر را در در قسمت ویرایش قالب بین دو تگ  <html> و <head> که در بالای قسمت ویرایش قالب هستن کپی کنید تا این لوگو در گوشه وبلاگ شما نمایش داده شود.

منبع:پرشین وبلاگ


 تازه ها نظر بده دعات کنم  ( )

نویسنده مطالب :   ۩ طلبه ی جوان ۩  

عنوان متن ۩ قابل توجه جوانان چهارشنبه 85 مهر 5  ساعت 1:17 صبح

امام صادق  (علیه السلام) از پیامبر (ص) روایت کرده است که ایشان فرمودهر کس یک سال پیش از مرگش توبه کند ، خداوند توبه ی او را می پذیرد. سپس فرمود: یک سال زیاد است _هر کس یک ماه پیش از مرگش توبه کند خداوند توبه اورامی پذیرد. سپس فرمود: یک ماه زیاد است_ هر کس یک جمعه(یک هفــــته) پیش از مرگش توبه کـد خداوند توبه ی او رامی پذیرد. سپس فرمود: یک جمعه زیاد است_ هر کس یک روز پیش از مرگش توبه کند خــداوند توبه ی او را می پذیرد.سپس فرمود: یک روز زیاد است_هر کس پیش از مشاهده مرگ توبه کند، خداوند توبه ی او را می پذیرد.»

(اصول کافی_ ج 2 _ص 440)

پس ای عزیز! از مکاید شیطان بترس و در حذر باش و با خدای خود مکر و حیله مکن که پنجاه سال یا بیشتر شهوت رانی میکنم و دم مرگ با کلمه ی استغفار جبران گذشته می کنم. اینها خیـــــــال خام است.چه بســــا باشد قبل از فکر توبه یاعملی کردن آن اجل مهلت ندهد. هر چه زودتر عزم را محکم و اراده را قوی کن و از گناهان تا در سن جوانی هستی یادر حیات دنیایی می باشی توبه کن و مگذار فرصت خداداد از دست برود.

چهل حدیث امام خمینی(ره)


 حرف دل نظر بده دعات کنم  ( )

نویسنده مطالب :   ۩ طلبه ی جوان ۩  

عنوان متن ۩ خوابی ازشهید آوینی سه شنبه 85 مهر 4  ساعت 5:0 عصر


گفتم بد نیست تا هفته ی دفاع مقدس تموم نشده،یه خاطره ای رو براتون تعریف کنم.البته خاطره که نه بهتره بگم یه خواب.خوابی که از یکی از شهدا دیدم.(شهید سید مرتضی آوینی)

یادم نیست درست چند سالم بود، ولی می دونم راهنمایی بودم.اصلا شهید آوینی رو نمی شناختم ، فقط تو کتابا مطالبشو خونده بودم. و ایشون به اسم سید اهل قلم می شناختم نه شهید...

در واقع نمی دونستم شهیدن.فکر می کردم بسیجی هستن که به مرگ طبیعی از دنیا رفته ان .ولی چون خیلی نوشته هاشو دوست داشتم دنبال شخصیتش می گشتم.یه روز تمام بود که تمام فکرم مشغولش بود. از دیگران که می پرسیدم می گفتن شهید آوینی رو می گی؟منم که نمی دونستم می گفتم... بعد رو این قضیه فکر کردم ،اگه شهیدن چرا تو جبهه شهید نشدن،یا کجا و چطور شهید شدن...

کاملا اتفاقی این سؤالات یک روز قبل از سالگرد شهادتشون برام پیش اومده بود.و در واقع شب شهادتشون بود که خواب دیدم:

کسی به طرفم می آمد،چهره اش آشنا بود ولی یادم نمی آمد کجا دیده بودمش.و اینقدر صورتش می درخشید که گویی خورشید بود،از من خواست به دنبالش بروم انگار می خواست جایی را نشانم دهد... ولی نمی دانستم چرا باپاهای کاملا بریده قشنگ راه می رود. از جاهایی مرا می برد که تاکنون در این دنیا مثلش را ندیده بودم.و در بین راه با کسانی هم صحبت بود که از زیبایی شان ندیده بودم. گفت: من را که می شناسی ؟سید مرتضی...

شنیده بودم خیلی در موردم کنجکاو شده بودی! و دلت می خواست از نحوه ی شهادتم ولحظه هایش بدانی! درست می گویم؟ ساکت ماندم ... اشاره کرد به مکانی. دیدم سر بر بالین خاک نهاده و فورانی از خون خاک خشک را سیراب می کند.و دو پایش قطع شده...هر چه خواستم به سمتش بروم نیرویی مانع می شد...

شب خوشی بود. چه شکرها که از کلامش نمی بارید. و چه ناگفته ها که با هم نگفتیم...

وقتی که از خواب بیدار شدم، همه چیز را کاملا به یاد داشتم ... ویادم نمی رود وقتی همان روز به خانه ی دوستم رفتم و عکس لحظه ی شهادتش را بر دیوار خانه شان دیدم... درست همان چیزی که من دیدم...

و به این رسیدم که شهدا زنده اند. شهدا کارهای مارا می بینند... پس کمی به خودمان بیاییم وتا فرصتها را از دست ندادیم (ماه مبارک رمضان را) از درون تکانی بخوریم...


 خاطره نظر بده دعات کنم  ( )

نویسنده مطالب :   ۩ طلبه ی جوان ۩  

عنوان متن ۩ اثبات امام زمان(عج) دوشنبه 85 مهر 3  ساعت 8:15 عصر

از جمله شبهاتی که پیرامون مولای ما حجة بن الحسن (عج) مطرح میکنند ... شبهه در اصل وجود این نور مقدس است.

من هم تصمیم گرفتم جواب این شبهه رو از سایت اندیشه قم که همکاران ما زحمت کشیدن و جواب دادن براتون بزارم. امیدوارم با مطالعه ی آن در مقابل کسانی که این شبهه را مطرح میکنند پاسخ گو باشید. چون یکی از وظایف اصلی ما شیعیان دفاع از امامانمونه و اگر در این کار موفق باشیم  به درجه بالای شیعه بودن نائل می شیم.

شبهه:هیچ دلیل عقلی بر وجود امام زمان نداریم.

پاسخ:

در ابتدا لازم است به این نکته توجّه داشته باشیم که اعتقاد به مصلح موعود جهانی در تمام ادیان یک اصل مسلّم و قطعی است و هر یک از انبیاء گذشته، به پیروان خود از آمدن مصلحی غیبی خبر داده‎اند.[1]
به طور کلّی از دو طریق می‎توان وجود امام زمان را ثابت کرد: 1. دلیل عقلی؛ 2. دلیل نقلی.
الف: دلیل عقلی
و آن این‌که تا وقتی که تکلیف ثابت است و مکلفانی وجود دارند، عدّه‌ای هستند که مصون از خطا نیستند و باید امام معصوم و پیشوایی وجود داشته باشد تا آنها را هدایت کند، و زمین بدون انسان کامل مانند جسم بدون روح است به همین جهت علی ـ علیه السّلام ـ نیز فرموده‎اند: «زمین هرگز از حجت خدا خالی نخواهد ماند و آن حجت الهی یا ظاهر است یا مشهور یا خائف است و مستور تا حجت‎ها و بینات الهی باطل نگردد.»[2]

                                                                ادامه مطلب...

 شبهات نظر بده دعات کنم  ( )

نویسنده مطالب :   ۩ طلبه ی جوان ۩  

عنوان متن ۩ دانلود دعاهای ماه رمضان دوشنبه 85 مهر 3  ساعت 2:0 عصر

ماه پر از نور و رحمت رمضان بر شما شیعیان علی(علیه السلام) مبارک باد.

 تصمیم گرفتم براتون چند تا دعا بزارم که دانلود کنید و حتما ما رو هم در نماز ها و دعاهاتون به یاد بیارید .

لینکدعای افتتاح

لینکدعای سحر

لینک دعای فرج

لینکدعای عهد

  لینک مناجات با امام زمان(عج)


 دانلود نظر بده دعات کنم  ( )

نویسنده مطالب :   ۩ طلبه ی جوان ۩  

عنوان متن ۩ آهنگ ربنا رسید! یکشنبه 85 مهر 2  ساعت 11:0 عصر

آهنگ وبلاگم رو به مناسبت فرا رسیدن ماه رمضان به آهنگ «ربنا »تغییر دادم.

البته آهنگ ثابت وبلاگ ، آهنگ «بوی پیراهن یوسف » است. ولی در مناسبت ها تغییر خواهد کرد. در این ماه با این آهنگ زیبا همراه هستیم. برای ما هم دعا کنید.

لینکدانلود نوای ربنا

فرا رسیدن ماه رمضان مبارک باد.


 دانلود نظر بده دعات کنم  ( )

نویسنده مطالب :   ۩ طلبه ی جوان ۩  

عنوان متن ۩ شما چگونه ای؟! یکشنبه 85 مهر 2  ساعت 10:1 صبح

چگونه ای؟!         

از حکیمی پرسیدند،چگونه ای؟ گفت:چگونه باشد حال کسی که هر روز یک منزل به مرگ نزدیک می شود.

از شیخ بهایی پرسیدند، چگونه ای؟ گفت: چگونه باشد حال کسی که چه کند اگر فردای قیامت امر صادر شود او را به جهنم ببرید و مردمانی که از مواعظ او به راه آمده و عمل نموده اند، به بهشت رهسپار گردند.

از حکیمی پرسیدند، چگونه ای؟ گفت: روزی خدا می خورم و فرمان ابلیس می برم.

از ابوذر غفاری پرسیدند، چگونه ای؟ گفت: خیر است اگر از دوزخ ایمن باشم.

از شیخ حبیب عجمی پرسیدند ، چگونه ای؟ گفت: چگونه باشد کسی که عمرش بکاهد و گناهش بیفزاید.

از اویس قرنی پرسیدند، چگونه ای؟ گفت: چگونه باشدحال کسی که بامداد نداند که شبانگاه خواهد زیست یا  نه؟

راستی شما چگونه ای؟ 


 حرف دل نظر بده دعات کنم  ( )

<      1   2   3   4   5   >>   >
 

: ۩ تاظهــور ۩ دوستدار شما طلبه ی جوان